قرآن (خواندنی) از دکتر شریعتی
قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل
انسانی گرفته شده است
و بیش از 30 سوره اش از
پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن
هم حج و نماز !
کتابی است که شماره آیات
جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...
این کتاب از آن روزی که
به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه
اش مصرف پیدا کرد و وقتی
متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که
این کتاب را ــ که
خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و
تبرک و اسباب کشی بکار
رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و
اجتماعی را از او
نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد
شانه و ... شد و چون در
بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند
وبالاخره، اینکه می بینی؛
اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح
ارواح گذشتگانش و ندایش
از قبرستان های ما به گوش می رسد،
قرآن ! من شرمنده توام
اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه
مان آوازت بلند می شود
همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می
پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام
اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین
مبدل کرده ام .
یکی ذوق می کند که ترا بر
روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش
کرده ،یکی ذوق می کند که
ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا
در کوچک ترین قطع ممکن
منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا
فرستاده تا
موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر
حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،
آن چنان به پایت می
نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند
.. اگر چند آیه از تو را به
یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”
احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن ! من شرمنده توام
اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،
خواندن تو آز آخر به اول
،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان
که ترا حفظ کرده اند ، حفظ
کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش
نکنند .
خوشا به حال هر کسی که
دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می
خوانند چنان حظ می کنند ، گویی که قرآن همین الان
به ایشان نازل شده است.
آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است
که به صلیب جهالت کشیدیم.