اندیشه، زندگی، سعادت

اندیشه و تفکر در باره زندگی و راه سعادت

اندیشه، زندگی، سعادت

اندیشه و تفکر در باره زندگی و راه سعادت

مسائل و شبهات

در اینجا برخی مسائل و شبهاتی که در زندگی روزمره و یا در ذهن بوجود می آید مطرح می گردد. اگه کسی نظری و یا سئوالی در نظر دارد پیشنهاد بدهد تا در اینجا مطرح گردد:


1- سود بانکی در کشور باید چه مقدار و چگونه باشد؟ آیا سود و بهره بانکی در کشور شرعی است؟

سود بانکی در کشور به عقیده اکثر مراجع در ایران اشکال شرعی و یا حتی حرام میدانند. بگذرد از اینکه جریمه دیرکرد کلا حرام می باشد ولی سود بانکی چه ایرادی دارد؟

در اسلام تجارت حلال بر اساس داد و ستد کالا و یا خدمات مشخص صورت می پذیرد. همچنین در طی تجارت باید قرارداد مشخصی بین طرفین بصورت مکتوب عقد گردد. و یا داد وستد بر اساس عرف رایج در تجارت آن منطقه صورت گیرد. بطور مثال در خرید مواد غذایی از مغازه و یا مثلا سکه از طلا فروشی اینگونه نیست که قبلا یک نفر برود با مغازه دار یک قرارداد ببندد و شاهدی بیارد تا مثلا یک کیلو برنج بخرد. بلکه معامله بر اساس عرف و اعتماد صورت می پذیرد.

پس مشخص بودن کالا و یا خدمات از شروط یک معامله می باشد. خرید یک سکه یا ملک و غیره. در مرحله بعد قیمت کالا مهم می باشد که باید بر اساس عرف آن منطقه صورت بگیرد. ممکن است خریدار از قیمت کالا خبر نداشته باشد. در اینصورت خریدار حق شکایت از فروشنده را خواهد داشت. همچنین حتی اگر خریدار و فروشنده از قیمت غیر واقعی اطلاع داشته باشند باز این معامله اشکال دارد. زیرا ممکن است این تجارت در جهت شرعی نمودن یک داد و ستد باشد. مثلا یک نفر از یکی پول قرض میگیرد و برای دریافت سود نامعقول، طرفین بر مبادله یک کالای کم ارزش در قبال سود توافق میکنند. در حالیکه اصل موضوع این است که کلا سود غیر واقعی شرعی نیست و این فقط به قولی کلاه شرعی محسوب می گردد.

ولی چرا رعایت سود معقول و یا تجارت با شرایطی که عنوان می گردد در اسلام عنوان می گردد.

دلیل اصلی می تواند اینگونه بیان گردد که اگر این گونه معاملات منجر به سود باد آورده گردد، کسی که تلاش می کند و تاجری که زحمت می کشد تا سود کمی بدست بیاورد انگیزه کافی برای ادامه فعالیت نخواهد داشت و آرام آرام افراد جامعه توقع خواهند داشت تا با تلاش کمتر به سود بالا دست بیابند. در این جامعه کالایی تولید نخواهد شد و در نتیجه کمبود کالای تولیدی در جامعه بوجود خواهد آمد. در نتیجه تقاضا برای کالا بالا رفته و باعث ایجاد تورم و فساد در جامعه خواهد گردید.

بطور مثال در جامعه فعلی خرید و فروش دلار رواج دارد. این تجارت این ویژگی را دارد که باعث تولید کالا نمی گردد. همچنین دلار در موارد دلالی و صرفا خرید و فروش اصلا کالا محسوب نمی گردد. در اینجا بحث فقط صرفا خرید و فروش برای سود کردن می باشد. کسی که صاحب صنعت و یا تولیدی می باشد خرید دلار را صرفا برای تامین نیازهای خود و یا خرید تجهیزات می خواهد. اگر دلالی اقدام به خرید دلار برای سود نماید باعث مختل شدن فعالیت کسی که دلار را برای فعالیت تولیدی می خواهد، خواهد گردید.

حالا یک بانک که سود نامعقولی می خواهد بپردازد باید از یک روش تجاری غیر معقولی استفاده نماید تا بتواند تعهدی را که ایجاد نموده را بپردازد. حال این موضوع که بانک ها نباید سود ثابت را تضمین بنمایند موضوع دیگری می باشد. در این مورد فرض بر این باید باشد که در یک معامله دو طرف باید در سود و زیان شریک باشند. زیرا در یک تجارت همیشه سود ثابت قابل تضمین نیست.

در کل در یک تجارت علاوه بر اینکه سود باید متغیر و بر اساس نوع تجارت باشد، باید شامل سود معقول باشد. همه این موارد در راستای یک تجارت سالم در جامعه است. تا نهایت آن ایجاد اشتغال و تولید محصول در جامعه باشد. همانگونه که در جوامع پیشرفته قابل مشاهده می باشد.

در این راستا سئوال دیگر این است که آیا خرید و فروش یک اعتبار جایز خواهد بود؟  بنظر می رسد باید بحث فراوان در این مورد انجام گیرد.

یک اعتبار در راستای خرید و فروش یک فعالیت اقتصادی که منجر به رفاه و یا تسهیلات در جامعه می انجامد و یا یک کالا صورت می پذیرد. مثلا انتشار اوراق بهادار. نکته مهم این است که با وجود نا معلوم بودن کالا و یا خدمات سود این اوراق چگونه باید باشد؟ چه تضمینی در ایجاد خدمات و یا کالا صورت می گیرد. در این صورت بنگاههای اقتصادی فقط در راستای جذب پول و نقدینگی مبادرت به جذب پول نموده و ممکن است آنرا در یک فعالیت نامشخص و یا غیر شرعی بکار بگیرند.

همه این موارد ممکن است باعث آشفتگی اقتصاد یک جامعه گردد. این آشفتگی بر فرهنگ و عادات جامعه تاثیر می گذارد و باعث ایجاد فساد خواهد گردید.

یک بانک و یا موسسه مالی باید برای پرداخت سود بانکی بالا درآمد کسب کند. مثلا وام با بهره بیشتر از سود بانکی بدهد. به کار دلالی رو بیاورد. در این وضعیت تولید نیز به رکود رفته است زیرا نمی تواند سود بالاتر از سود بانکی ایجاد کند. زیرا اگر تولید سود بالاتری داشت سرمایه ها به سمت تولید می رفت. بطور کلی دلالی باعث رکود در تولید میشود. یعنی زیاده خواهی و مال اندوزی و تنبلی و کاهلی و کلاهبرداری جای تلاش و کوشش را میگیرد. از طرف دیگر کسی که وام با بهره بالا از بانک و یا موسسات میگیرند بدلیل اینکه جایی برای سرمایه گذاری وام اخذ شده ندارد، ورشکست شده و نمی تواند قسط بانکها بدهند . این باعث میشود بانک ها و موسسات نیز ورشکست شوند.

پس سود بالا در دراز مدت باعث ورشکستگی تولید و خود موسسات و بانکها میگردند. حال ببینید چرا اسلام به کار و تجارت حلال توجه ویژه ای دارد.


2- دروغ

در جامعه امروزی دروغ رواج زیادی یافته است. هر کسی براحتی دروغ می گوید. حتی اگر برای موقعیتهای معمولی که نیازی به دروغ نیست باشد. بطور مثال جهت بزرگ جلوه دادن کار، فخر فروشی، از روی خوشی و غیره دروغ می گوید. چرا مگر نه اینکه دروغ بالاترین گناه کبیره است؟

یکی را می بینی که مذهبی هست و ظاهر مذهبی دارد و حتی مقید به روزه و نماز هست ولی برای چیزهای کوچک دروغ می گوید. سئوال اینجاست که چرا باید اینگونه باشد؟ چرا دروغ در زندگی ما عادت شده است؟ بطور مثال برای کسی چیزی میخری و او از شما قیمت میپرسد و شما برای اینکه بهش بگی زیاد گرون نخریدم قیمتش را کمتر اعلام میکنی. این یک دروغ هست. زیرا مخفی کردن حقیقت هست و مخفی کردن حقیقت یعنی برهم زدن نظامی هست که خداوند در زندگی ما جاری میکند. برهم زدن وسیله ای که خداوند برای خوشبختی ما قرارداده است. بفرض در مثال قبل فردی که اوون کالا را از ما دریافت کرده باشد ببیند کالای خوبی در برابر قیمت کمش هست و اوون کالا رو برای دوستش پیشنهاد میکند و قیمتش را اعلام میکند ولی در حالی که این موضوع حقیقت ندارد. پس از اوون دوست این فرد میرود و همون کالا را میخرد ولی میبیند قیمتش خیلی گرونتر از قیمتی هست که دوستش اعلام کرده و ممکن هست در این خصوص به فروشنده تهمت گرون فروشی بزند. در این میان اگر فرد قبلی این موضوع را بفهمد بمراتب خیلی برای ما بدتر میشود. در حالی که راستش را میگفتیم دوست اوون شخص میتوانست بهتر تصمیم بگیرد. در اینجا دروغ گفت مخفی کردن اطلاعات هست. اطلاعاتی که باعث اتخاذ تصمیم درست می گردد. در واقع دروغ گغتن دراینجا اوون وسیله ای که خدا در اختیار ما گذاشته تا درست تصمیم بگیریم را ذایل میکند. در نتیجه دروغ یک فرد باعث رفتار نادرست فرد یا افراد دیگر می شود. دروغ یک فرد میتواند یک جامعه را به راه نادرست هدایت کند.

یعنی دروغ یک گناه نابخشودنی هست.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد